سلام امیدوارم انتقادپذیر باشی! نورپردازی دقیقا همون چیزیه که تو تمام کنسرت های آوینی دیدیم. همونقد تکراری و کپی پیست شده. بدون اینکه فکری روش بشه و با فضای کار مچ باشه. اما نتیجه ضعیف تر از موارد مشابهه تو عکس اول (که به عنوان عکس اصلی این پست، تو صفحه ی اصلی گنجونده شده) و عکس سیزدهم، دقیقا روبروی نور ایستادی که اصلا ایده ی جالبی نیست. اگه یه کم جاتو تغییر میدادی، ممکن بود عکست ضدنور بشه، اما خوب این تنها نوری نبود که صحنه رو پر کنه. نورهای دیگه ای هم بودن. با یه بک لایت و فیل لایت قوی میتونست بهترین عکست بشه. شما هیچ وقت دقیقا رو به خورشید عکس نمیگیری. جز موقع غروب یا قبل از طلوع آفتاب. که اونم هدفمنده. کادربندی عکسهای دوم (کله ی آقاهه چرا بریده؟) و سوم (اینقد چیز اضافی تو عکس هست که به شختی میشه تمرکز کرد روی نوازنده و اون رو دید.) آزاردهنده ست. تو عکس هفتم کله ی آقاهه آبی پررنگه، بقیه ش نورش ساده س. بیشتر از اینکه یه عکس خلاق باشه، یه عکس ترسناکه. شاید بهتر بود یه کم صبر میکردی نورها عوض میشد، و شاتهای بهتری میزدی. تو عکس هشتم هم که نشستی عکس گرفتی. سقف سالن پیداست! این جزئیات آزاردهنده س. عکاس باید تقریبا هم طراز سوژه باشه. وقتی سوژه ایستاده و شما نشستی، یا از پایین سن داری عکس میگیری، نتیجه به اون خوبی که تو ذهنتن تجسم کردی نیست. وقتی قراره عکاس یه کنسرت باشی، باید بیشتر از اینا تجربه ی کار تو این محیط ها رو داشته باشی که قبل از شات زدن نتیجه ی کار برات مجسم شه. میدونم خیلی پر استرس بوده و شاید خیلی هم تجربه ی عکاسی تو این محیط ها رو نداشتی. ولی خوب اینا تو دلم بود بگم! موفق باشی
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
مرسی ابراهیم
بسیار عالی
موفق باشید
حس خوب یرو با عکس هات منتقل کردی
سلام امیدوارم انتقادپذیر باشی!
نورپردازی دقیقا همون چیزیه که تو تمام کنسرت های آوینی دیدیم. همونقد تکراری و کپی پیست شده. بدون اینکه فکری روش بشه و با فضای کار مچ باشه. اما نتیجه ضعیف تر از موارد مشابهه
تو عکس اول (که به عنوان عکس اصلی این پست، تو صفحه ی اصلی گنجونده شده) و عکس سیزدهم، دقیقا روبروی نور ایستادی که اصلا ایده ی جالبی نیست. اگه یه کم جاتو تغییر میدادی، ممکن بود عکست ضدنور بشه، اما خوب این تنها نوری نبود که صحنه رو پر کنه. نورهای دیگه ای هم بودن. با یه بک لایت و فیل لایت قوی میتونست بهترین عکست بشه. شما هیچ وقت دقیقا رو به خورشید عکس نمیگیری. جز موقع غروب یا قبل از طلوع آفتاب. که اونم هدفمنده.
کادربندی عکسهای دوم (کله ی آقاهه چرا بریده؟) و سوم (اینقد چیز اضافی تو عکس هست که به شختی میشه تمرکز کرد روی نوازنده و اون رو دید.) آزاردهنده ست.
تو عکس هفتم کله ی آقاهه آبی پررنگه، بقیه ش نورش ساده س. بیشتر از اینکه یه عکس خلاق باشه، یه عکس ترسناکه. شاید بهتر بود یه کم صبر میکردی نورها عوض میشد، و شاتهای بهتری میزدی.
تو عکس هشتم هم که نشستی عکس گرفتی. سقف سالن پیداست! این جزئیات آزاردهنده س. عکاس باید تقریبا هم طراز سوژه باشه. وقتی سوژه ایستاده و شما نشستی، یا از پایین سن داری عکس میگیری، نتیجه به اون خوبی که تو ذهنتن تجسم کردی نیست. وقتی قراره عکاس یه کنسرت باشی، باید بیشتر از اینا تجربه ی کار تو این محیط ها رو داشته باشی که قبل از شات زدن نتیجه ی کار برات مجسم شه.
میدونم خیلی پر استرس بوده و شاید خیلی هم تجربه ی عکاسی تو این محیط ها رو نداشتی. ولی خوب اینا تو دلم بود بگم!
موفق باشی